نهمین روز ماه مبارک است. ساعت هفت صبح. وارد حرم میشوی. با راهنمایی خادمان از در کوچکی در صحن عقیله، وارد اتاق کوچکی و ازآنجا وارد سالن تشریفات حرم میشوی. سقف سالن آینهکاری شده را میبینی و چهارده چشمۀ نور که هریکی منقش به نام یکی از معصومان است. بر حاشیۀ سقف، اسامی خداوند، برگرفته از آیات آخر سورۀ ، کار شده و بر قطعهسنگ بزرگی بر دیوار سمت چپ، حدیث معروف حسین منی و انا من الحسین.» حک شده است.
بعد از حدود یک ربع به سمت ضریح مطهر، راهنمایی میشوی. از میان زنجیرۀ خادمان وارد روضۀ مطهر میشوی و مقابل ضریح مینشینی. قاری شروع به تلاوت سورۀ دهر میکند. سورهای که اکنون در پیشگاه یکی از شئون نزول آن هستی. پس از تلاوت، نفر کناری قاری، شروع میکند به خواندن زیارت عاشورایی بهیادماندنی. روضهای سوک به عربی میخواند و با اشارۀ راهنمای مراسم، به سمت درب ضریح حرکت میکنی. یکی از خادمان کنار در ایستاده و به کسانی که وارد ضریح میشوند، پارچهای سبز میدهد. وارد ضریح میشوی. دل در دلت نیست. هنوز باور نمیکنی که کجا هستی. پارچه و چشم و جان را معطر میکنی به عطر و توتیای حرم دردانۀ هستی و این ابیات لسان غیب را با تپشهای قلب و نگاهت زمزمه میکنی:
من که باشم که برآن خاطر عاطر گذرم؟
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
مردی که با حقیقت هستی پیوستگی داشت
میشوی ,ضریح ,میکنی ,حرم ,یکی ,هستی ,یکی از ,میکنی ای ,لطفها میکنی ,خاک درت ,حرم میشوی
درباره این سایت